و زندگی آغاز می‌شود...

ضمیمهسایز
D-133-10.pdf1.39 مگابایت

 زینت سادات جعفری

 یک فرسخ دورتر از مدینه، «صریّا» سمانه را در آغوش گرفته و سمانه «تو» را...!

 سه شنبه بود،...