وصیت کدخدا فریدون

ضمیمهسایز
D-117 -28.pdf4.19 مگابایت

 ابوشهرزاد قصه گو

( قسمت ششم)

به چشم بهم زدنی اهالی دورآباد جلوی خانه کدخدا جمع شدند. کدخدا گفت:‌ شورش را درآوردی برزو!...