کسی منتظر نیست!

ضمیمهسایز
D-102 -14.pdf474.62 کیلو بایت

زینب جعفری

 مغازه را بستم و به سوی مسجد راه افتام. باید قبل از آن که شیخ می آمد، سجاده‌اش را در محراب پهن می کردم. هنگامی که به دکان سیدعباس بزاز رسیدم،...