مهمان زمستانی
ضمیمه | سایز |
---|---|
D-101 -21.pdf | 489.54 کیلو بایت |
ابوشهرزاد قصه گو
کدخدا با چند گونی سیب و پرتقال که بار الاغش کرده بود از باغ به طرف خانه آمد (نخیر یادم هم نرفته بگویم یکی بود یکی نبود یک روستایی بود که خیلی دور بود این روستا از بس که دور بود اسمش را گذشته بودند دورآباد...