احکام آشنا

احکام آشنا

روح‌الله حبيبيان

تجمل سگي

نمي‌دانم شما هم در منزل­تان از آن آلبوم‌هاي قديمي داريد يا نه؟ آلبوم‌هايي که جلدهاي قطور چوبي يا چرمي دارند و صفحات اصلي آلبوم هم کاغذهاي سياه رنگي است که عکس‌هاي سياه و سفيد قديمي را با چسب به آنها مي‌چسباندند و بين هر دو صفحه هم کاغذي مات شبيه کاغذهاي الگوي خياطي بر شأن و جلالت آلبوم و عکس‌هاي صفحه بعد مي‌افزود.

و اما مهم‌تر از خود آلبوم عکس‌هاي قديمي و سياه و سفيد آن است که هر يک به اندازه يک فيلم يک ساعته حرف و مطلب در خود ذخيره کرده‌اند و حجم اطلاعات موجود در هر يک از آنها بالاي چند گيگ است.

به شرطي که اين عکس را بدهيد دست يکي از همان بازماندگان دوران «اي جووني کجايي که يادش بخير»؟! تا از کفش و کلاه و لباس و ژست افراد موجود در عکس گرفته تا در و ديوار و استکان و سماور و دوچرخه و حتي گربه کوچک گوشه عکس براي شما توضيح مفصل بدهد که بفهميد در طول اين چند ده سال دنيا چه تغييراتي که نکرده!

به هر حال عکس و عکاسي در گذشته براي خودش دنيايي بود مثلاً يکي از عادت‌هاي قديمي‌ها آن بود که درون عکس‌ها اسم افراد مهم را مي‌نوشتند يا روي سينه هر فرد شماره‌اي مي‌زدند و در زير عکس ثبت مي‌شد: 1. ميرزا جعفر 2. غلامعلي 3. حاج علي خرّاط و...

حتماً مي‌پرسيد براي چه اين مقدمات را گفتيم؟! راستش ذکر همه اين مقدمات براي آن بود که بگوييم فرض کنيد يکي از اين آدم‌هاي چند نسل قبل مثلاً همان ميرزا جعفر که دايي بزرگ پدربزرگتان مي‌شود و سال 1309 به رحمت خدا، رفته الان زنده مي‌شد و روزگار ما را مي‌ديد. فکر مي‌کنيد بنده خدا چه حالي مي‌شد وقتي اين قيافه‌هاي عجيب و غريب و تيپ و مدل‌هاي فشن و ماشين‌ها و موبايل‌ها و مغازه‌هاي لوکس‌فروشي و کافي‌شاپ و امثال آن را مي‌ديد؟!

به هر حال گاهي هم بد نيست يک نگاهي به خود و زندگي و ريخت و قيافه و عادت‌ها و رفتارهايمان بيندازيم تا بخاطر اين دنيازدگي‌ها و تجمل‌گرايي‌هاي بي‌اساس و دور از عقل و انسانيت از اصل و حقيقت خودمان خيلي دور نيفتيم و بنده خدا ميرزا جعفر با ديدن نوه خواهرزاده‌اش لااقل قدري آرام بشود و احساس کند نوه خودش را ديده...

اندر حکايت حيوانات غيرناطق

يکي از پديده‌هاي دنياي امروز که تا چند دهه پيش اصلاً و ابداً مطرح نبوده و رواج نداشته، گرايش شديد انسان‌هاي امروزي به زندگي مسالمت‌آميز با حيوانات مختلف است. در واقعي نوعي هم‌خانواده شدن حيوانات ناطق با غيرناطق!؟

البته در گذشته حيوانات گوناگون در همه منازل وجود داشتند اما هر يک به کاري مي‌آمدند و نيازي از خانواده را برطرف مي‌کردند. اما امروزه حيوانات خانگي، اعم از سگ و گربه و سنجاب و راکُن و حتي مار و کروکوديل و ببر و شير و...، خودشان اصل نيازند و هزينه‌اي هنگفت به گردن صاحب خود گذاشته و تنها نيازي که از او برطرف مي‌کنند پر کردن جاي خالي همسر و خواهر و برادر و اعضاي اصلي خانواده است.

ممکن است بگوييد به هر حال اين هم نوعي بهره‌برداري مفيد است؛ اما اشتباه مي‌کنيد. چون جايگزين شدن اين قبيل حيوانات به جاي اعضاء خانواده در کشورهاي غربي که روابط انسان‌ها در درون خانواده به شدت متزلزل شده و عاطفه و محبت در بالاترين حد از دست رفته، قدري منطقي و قابل قبول است. درد اينجاست که ببينيد همسايه بغلي‌تان که خانواده شاد و با محبت و گرمي دارند يک توله سگ پشمالو آورده‌اند داخل خانه و صبح تا شب با «پاپي جون» ور مي‌روند تا قدري کلاس

اجتماعي­شان ارتقاء پيدا کند و خير سرشان شبيه خانواده دکتر اِرنست بشوند!؟

دختر کوچک شما هم با ديدن انواع و اقسام فيلم و کارتون و سريال غربي از ته دل آرزوي داشتن يک گربه ملوس در اتاق خوابش را مي‌کند و حاضر است حتي با شما به پارک و سينما و گردش نيايد اما آرزوي داشتن گربه‌اش برآورده شود.

نمي‌دانم از کجا دارم مي‌خورم؟!

همه اين دردها و معضلات و انحرافات فرهنگي و اجتماعي به يک طرف مصيبت آن است که برخي خانواده‌هاي متدين و مذهبي هم درگير اين مسائل مي‌شوند و خود و زندگي­شان را آلودة اين امور مي‌کنند در حالي که بابت همين اشتباهات، انواع و اقسام مشکلات و گرفتاري‌ها هم بر سرشان مي‌آيد و خودشان هم نمي‌دانند مشکل کجاست و به قول معروف «از کجا دارند مي‌خورند».

به عنوان مثال در چندين روايت نقل شده که «فرشتگان به خانه‌اي که در آن سگ نگهداري مي‌شود وارد نمي‌شوند»1

مسلماً فرشتگان نماد رحمت خداوند هستند و وارد نشدن آنها به يک خانه کنايه از دور بودن آن خانه رحمت خداوند است.

همچنين امام صادق† مي‌فرمايد: «در خانه‌اي که در آن سگ وجود دارد نماز خوانده نمي‌شود [نشود] مگر آن‌که سگ شکار (براي کارهاي مفيد و عقلايي) باشد و درب (محل نماز) هم بر رويش بسته شده باشد.»

تکليف حيوانات خانگي

اما در خصوص نگاه فقهي به حيوانات خانگي توجه به چند نکته لازم است:

1-­ بايد بين حيوانات حلال گوشت که منفعت مستقيم خوراکي دارند با ساير حيوانات تفاوت قائل شد، زيرا حيواناتي مانند مرغ و گوسفند و گاو که انسان به طور مستقيم از شير و تخم و گوشت آنها استفاده مي‌کند در صورتي که نگهداري آنها موجب اذيت و آزار ديگران نباشد نه تنها منعي ندارد بلکه کار خوبي است که در برخي از روايات به آن سفارش هم شده است.

2-­ در بين ديگر حيوانات هم بايد وضعيت حيواناتي که نجس‌العين هستند يا به نوعي ‌مي‌توانند موجب نجاست انسان و يا بطلان نماز او بشوند را از ديگر حيوانات هم جدا کرد.

3-­ بايد وضعيت حيواناتي که فايده و منفعت صحيح و عقلايي براي ما دارند مانند سگ نگهبان گله يا اسب و قاطر با ديگر حيوانات که چنين خاصيتي ندارند هم از هم جدا شود و هر کدام به طور جداگانه مورد بررسي قرار بگيرد:

زيست‌شناسي اسلامي

از نگاه فقهي حيوانات به چند دسته تقسيم مي‌شود که بد نيست چند مورد آنها را ذکر کنيم:

* دسته اول حيوانات نجس‌العين و طاهر هستند يعني به غير از سگ و خوک همه حيوانات ديگر پاک به حساب مي‌آيند و به خودي خود نجس نيستند.

* دسته دوم حيواناتي هستند که در فقه به آنها «صاحب نفس سائله» گفته مي‌شود. يعني همان حيواناتي که داراي خون جهنده هستند. به عبارت ديگر تقريباً به غير از همه حشرات و خزندگان و ماهي‌ها که حيوانات خون سرد و بدون «نفس سائله» به حساب مي‌آيند، باقي حيوانات خونگرم و صاحب نفس هستند. تفاوت اصلي اين دو گره هم در نجس بودن يا نبودن اجزاء بدن­شان پس از مرگ و همچنين طهارت يا نجاست فضولات آنها آشکار مي‌شود.

* و دسته سوم هم حيواناتي هستند که قابليت ذبح شرعي يا به اصطلاح «تذکيه» را دارند و در مقابل حيواناتي که امکان ذبح شرعي ندارند.

هر کدام از اين دسته‌ها و گروه‌ها مباحث گسترده و مفصلي در فقه ما دارد که در حوزه‌هاي علميه گاهي سال‌ها در مورد جزئيات احکام آنها بحث و بررسي مي‌شود. اما در اين فرصت مختصر ما به چند مورد مهم و قابل توجه در مورد اين حيوانات که مربوط به نگهداري آنها مي‌شود اشاره مي‌کنيم:

000/300 تومان = 0

يکي از مهم‌ترين مسائل در خصوص حيوانات بحث ماليت و ارزش مالي آنها از نظر شرع است. در حقيقت معامله در صورتي صحيح خواهد بود که جنس مورد معامله از نظر شرع داراي ارزش و قيمت باشد. بر همين اساس مسأله خريد و فروش حيوانات که مقدمه نگهداري از آنهاست يکي از اصلي‌ترين مشکلات در اين رابطه است.

در اين زمينه تکليف حيواناتي که منفعت مستقيم و مشخصي دارند مانند حيوانات حلال گوشت روشن است، همچنين حيوانات تزئيني که نگهداري از آنها امري متعارف و معقول محسوب مي‌شود مانند ماهي‌هاي تزئيني يا پرنده‌هاي زيبا و امثال آن هم اشکال ندارد چون به خاطر همين منفعت، اين حيوانات ارزش مالي پيدا مي‌کنند و خريد و فروش­شان صحيح است. ولي مشکل اصلي درخصوص حيوانات نجس‌العين است. زيرا چيزهاي نجس در حالت عادي منفعتي نداشته و ارزش مالي هم ندارند. در نتيجه خريد و فروش آنها هم جايز نيست.

به عبارت ديگر مشکل اصلي در خريد و فروش حيوانات به دو مورد سگ و خوک برمي‌گردد که تنها حيوانات نجس‌العين هستند.

در خصوص خوک شک و شبهه‌اي وجود ندارد اما در مورد سگ يک استثناء وجود دارد.

در واقع اگر اين سگ‌ داراي منفعت عقلايي و مورد قبول شرع مانند استفاده براي صيد حيوانات يا نگهباني از گله و باغ و منزل بود ارزش مالي هم داشته، خريد و فروش آن صحيح است والّا اگر براي کارهايي نظير نگهداري تزئيني در خانه و مانند آن باشد خريد و فروش اين سگ‌ها باطل است و سگ‌هاي تزئيني که قيمت­شان بين 300 هزار تا چند ميليون تومان است در واقع هيچ ارزش مالي از نظر شرع ندارند و استفاده از پولي که در برابر آنها گرفته شده صحيح نيست و حتي در روايات تعابير بسيار تند و شديدي در ناپاکي اين پول به کار برده شده است.

از دَمْ تا دُمْ نجس

تصور بسياري از افراد آن است که نجاست حيواناتي نظير سگ و خوک مربوط به ناپاکي و آلودگي ظاهري آنهاست و اگر سگ­شان از نژاد اصيل باشد و لباس‌هاي مخملي تر و تميز بپوشد و يک روز در ميان حمام کند ديگر نجس نيست.

ما با اين گروه از افراد که از مسائل شرعي خبر ندارند کاري نداريم، چون مخاطب ما نيستند.

اما برخي از افراد مذهبي هم در مورد نجاست سگ تصور درستي ندارند و گمان مي‌کنند مي‌توان سگ را در خانه نگه داشت و مراقب بود که مشکلي پيش نيايد.

بايد خدمت اين دوستان عرض کنيم که فارغ از همه ابعاد بهداشتي، در خصوص ارتباط نزديک با حيواني مانند سگ، اصل نجس‌العين بودن اين حيوان چيزي نيست که بتوان به راحتي از کنار آن گذشت. زيرا همه اجزاء بدن سگ حتي موي آن هم نجس است و به هيچ وجه امکان پاک شدن آن وجود ندارد و در نتيجه کافي است يک تار موي سگ در بين لباس‌هاي اهل خانه وارد ماشين لباسشويي شود. به محض پايان آب‌کشي همه لباس‌ها بخاطر اتصال با عين نجس، نجس مي‌شوند.

بعلاوه نجاست بزاغ سگ و شستشوي ظرفي که سگ آن را ليسيده يا در آن غذا خورده خودش مشکل جداگانه‌اي است که حتي با ده‌ها بار شستن حلّ نمي‌شود و حتماً بايد ابتدا خاک­مالي بشود.

خلاصه تصور اين‌که مي‌توان بين نگهداري سگ در آپارتمان و رعايت مسائل شرعي طهارت و نجاست به‌گونه‌اي جمع کرد، خيال خامي بيش نيست.

حتي تام و جري؟!

اما بعضي‌ها که قدري مسأله‌دان‌تر هستند مي‌گويند اگر سگ مشکل دارد نگهداري گربه و مانند آن که مشکلي ايجاد نمي‌کند و مي‌توان لااقل رفيق خانه و گرمابه و رختخواب اين موجودات ملوس بود؟!

در جواب اين عده بايد بگوييم که انتخاب همدم و همنشين شما به اختيار خودتان است و فوائد و مضرّات آن هم به تشخيص خودتان. اما از نگاه شرعي اين دسته از حيوانات هم لااقل دو مشکل اساسي دارند؛ اول نجاست فضله آنهاست. يعني مدفوع حيوانات حرام گوشت عين نجس محسوب مي‌شود و مي‌تواند براي انسان دردسرساز باشد.

حتماً داستان عروسي‌هايي را که بخاطر يک فضله موش در ديگ برنج به هم خورده را شنيده‌ايد؟!

اما اگر گربه ملوس شما يا «رامکال» جيغ‌جيغوي شما خانه‌تان از ادب و نزاکت بالايي برخوردار است و در مرآي و منظر کارهاي بد نمي‌کند و براي خودش W.C مخصوص دارد، يک مشکل ديگر شرعي ممکن است به دنبال داشته باشد و آن اين‌که طبق نظر فقها اگر لباس انسان يا حتي جزء بسيار کوچکي از پوشش بدن انسان از اجزاء حيوانات حرام گوشت باشد نماز باطل است و در رساله‌ها هم تأکيد شده که اگر يک موي گربه به لباس انسان چسبيده باشد نمي‌توان با آن وضع نماز خواند و نماز باطل است.

حال که در خصوص هم‌جنس‌هاي محترم­مان زياد صحبت کرديم، دو مسأله مرتبط با آنها را هم که بي‌ارتباط با بحث تجمل‌گرايي نيست در انتها ذکر مي‌کنيم. همان طور که قبلاً گفتيم تفاوت اصلي حيوانات داراي خون جهنده با حيوانات خون سرد در آن است که تنها جسد حيوانات خون گرم پس از مردن مردار و نجس است و اجزاء بدن حيوانات خون سرد پاک است.

در نتيجه وسائل تزئيني و لوکس‌ مانند کيف و کفش و کمربندهايي که از پوست مار تهيه شده است نجس نيستند و استفاده از آنها مشکل شرعي ندارد و اگر خانم محترمي بعد از يک مهماني خانوادگي و ديدن لوازم و وسائل ديگر خانم‌هاي فاميل احساس احتياج مبرم به يک عدد کيف با روکش پوست مار کرده مي‌تواند در برابر مقاومت مذبوحانه شوهرش در شل کردن سرکيسه بگويد «تازه از نظر شرعي هم اين کيف‌ها پاک پاک پاکن»؟!

البته ناگفته نماند در خصوص پوست کروکوديل که امروزه حتي موبايل‌هايي هم با پوست اين حيوان‌ بيچاره ساخته شده، بين فقها اختلاف نظر وجود دارد و فقهايي همچون مقام معظم رهبري مي­فرمايند اگر اين حيوان ذبح شرعي شده باشد پوست آنها پاک است. اما در خصوص پوست ساير حيوانات خونگرم، مانند شير و پلنگ و... حتي خرگوش و سمور و... که از پوست آنها در صنعت پوشاک به نوعي استفاده مي‌شود تنها راهکار پاک بودن وسائلي که از اين پوست‌ها تهيه مي‌شود آن است که اين حيوانات به صورت شرعي ذبح شده باشند. والّا پوست آنها حکم مردار را داشته نجس است.

تنها مشکل کوچکي که در اين رابطه وجود دارد آن است که بعيد مي­دانيم سلّاخ جيگرداري پيدا شود که بخواهد يک شير را رو به قبله بخواباند و گردنش را گوش تا گوش ببرد.

1. وسائل الشيعه، ج5، ص175.

2. همان.