یک آدم و دو حو

ضمیمهسایز
D-52 -15.pdf704.89 کیلو بایت

 علی باباخانی

 از اتوبوس که پیاده شدم، نفس راحتی کشیدم. چون پول هایم توی جیبم بود؛ جیبی که مادرم آن را به داخل زیر شلواری‌ام دوخته بود...