کبوتر شکسته پر

ضمیمهسایز
D-45,46 -18.pdf206.86 کیلو بایت

 محسن عباسی

 لب پنجره نشست. گوشه ی بالش خونی بود. سرشو چرخوند طرف حبیب. نگاه خستشو گره زد. به چشم هاش، حبیب سلامش کرد. اونم سرش رو تکان داد؛...