هم سفر با قدم خسته عشق مقصدم شهر دمشق...
ضمیمه | سایز |
---|---|
D-63 -18.pdf | 286.72 کیلو بایت |
قسمت دوم
مهدی میردامادی
چه صبح روشن و دل انگیزی بود!
همه آرام قدم برمی داشتند و کسی با کسی حرف نمی زد. قدم های منتظر و دیدگان مشتاق هر لحظه انتظار دیدن حرم آن سه ساله دوست داشتنی را می کشید...