بادگیر آبی

ضمیمهسایز
didar _ 167 - 09.pdf3 مگابایت

سیدمحمد معلمی

 آقا بیژن با دستهای تپلش استکان چایی را برداشت و سر کشید. بعد با برگه‌ای که دستش بود خودش را باد زد و گفت: «شما خفه نمی‌شوید توی خونه هم ماسک می‌زنید؟ من که از گرما مردم.»...