نیمه شب تماشایی

ضمیمهسایز
didar _ 12 -15.pdf225.75 کیلو بایت

 مرتضی طالبی

 ... از جنس آسمان بود و آفتاب از بوته‌های پلکش می‌تراوید، دشتِ گونه‌هایش از ابیات اشک چشم‌های او شبنم آرا! «دست‌هایش سفید بود و روشن، انگار از چیدن ماه آمده بود» و خدا از پشت قنوت سرخش هویدا

 مست اندوه تماشا یار باد

 نشان گونه‌اش شبنم زده...