یک اندوه هزار شادی

ضمیمهسایز
didar _ 14 -13.pdf425.66 کیلو بایت

 شهر کوفه در تاریکی شب، بخواب رفته بود. کوچه‌ها در تاریکی فرو رفته بودند. صدای گامهایش با هوهوی جغدها و پارس سگ‌ها در هم می‌آمیخت.

 ترس سراپای وجودش را فرا گرفته بود. خون‌خواری حجاج چهار ستون بدنش را می‌لرزاند...