در دل شب...

ضمیمهسایز
didar 70-71 -7.pdf272.7 کیلو بایت

 اکرم غلام‌زاده

 داستان دیدار

 به ستونی که نزدیک در اصلی بود تکیه داده بودم. نیمه‌های شب شده بود. باید به منزل می‌رفتم. اما لذت ذکر در زیر آسمان پرستاره آن هم در کنار حرم امیرالمؤمنین قدم‌هایم را برای رفتن سست کرده بود...