انگار یک گل رز بود

ضمیمهسایز
didar _ 77 -28.pdf270.74 کیلو بایت

 محدثه رضایی

 ... دست انگار دست مسعود نبود دست فرید بود که برای پرنده‌ها و گربه‌ها و درخت‌ها و مامان و بابایش مشق می‌نوشت. باید کلی قربان صدقه‌اش می‌رفتم تا یک خط هم که شده به زور بنویسد...