باغ باران زده

ضمیمهسایز
didar _ 19 -21.pdf253.87 کیلو بایت

 صدیقه نجفی فرداد

 فصل باران،‌ همچنان در چشمانم، در می‌زند و پشت این، یک دنیا تنهایی ممتد روزگار می‌گذراند. انتهای این تنهایی به جاده‌های طویل وصال راه خواهد یافت. پشت این حصارهای بلند، باران نم نم می‌زند و تلخی واژه انتظار را به جان می‌خرد...