وعده وصل

ضمیمهسایز
didar _ 21 -7.pdf509.96 کیلو بایت

 نیره قاسمی زادیان

 برای اولین بار که در نخلستان‌های نیم سوخته شلمچه او را دیدم. برقِ نگاهش دلم را برد. محو صورت ملکوتی‌اش شدم و از گذر زمان غافل؛ که دست‌های مهربانی بر روی شانه‌ام سبز شد.

 لبخندی زد و گفت: اخوی! خدا قوت.

 گرمای صدا و نگاهش، تمام وجودم را گرم کرد...