سوهان مزه قم

ضمیمهسایز
didar _ 30 -8.pdf468.79 کیلو بایت

 علی مهرنوش

 چیزی آن دورها داشت می‌درخشید. چیزی مثل یک تکه آهن یا آینه بود که برق درخشانش تا دور دست‌ها منعکس می‌شد. برقش چشم ما دو تا را گرفت. تقی گفت:‌ «می‌بینی؟»...