شوق دیدار

ضمیمهسایز
didar _ 31,32 -8.pdf266.6 کیلو بایت

 کاروان،‌ دشت‌ها و تپه‌ها را یکی پس از دیگری پشت سر گذاشته بود و به آرامی به سمت مقصد حرکت می‌کرد. این راه طولانی تاب و توان همه را ربوده بود. او روی شترش نشسته بود و غروب خورشید را تماشا می‌کرد...