وعده آسمانی

ضمیمهسایز
didar _ 31,32 -19.pdf450.07 کیلو بایت

 علی باباجانی

 مرد راحت داخل کجاوه نشسته بود. از آفتاب بیرون خبری نبود. فقط گاهی وزش نسیمی پرده را کنار می‌زند و نور خورشید به داخل اتاقک می‌تابید. مرد سرش را از لای پرده بیرون آورد...