پارچه سرای بابک

ضمیمهسایز
didar _ 35 -16.pdf295.71 کیلو بایت

  شنیده بود که مغازه باز کرده. ته دلش خوشحال بود که سرانجام او هم مشغول شده و از پرسه زدن در خیابان‌ها راحت شده. آدرس او را از پیمان گرفته بود تا سری به او بزند؛...