زندگی بدون او
ضمیمه | سایز |
---|---|
D-149-7.pdf | 552.93 کیلو بایت |
جوزف اِن بَل
ترجمه: مریم راهی
طرفهای ظهر توی خانه تنها بودم و داشتم با ماشین تحریر چیزی مینوشتم که تلفن زنگ زد. مردی گفت: «شما بِل هستید؟» گفتم: «بله» در لحنش چیزی وجود داشت که دلم هوری ریخت...