میرزا

ضمیمهسایز
didar _ 86 - 08.pdf272.59 کیلو بایت

 سیده عذرا موسوی

 ساعتی نگذشته بود که سر و صدا از طبقه بالا بلند شد. از یکی از خدمه‌ها که با دستمال عرق پیشانی‌اش را پاک می‌کرد پرسید: چه خبر شده است این سر و صداها برای چیست؟...