مثل شب عاشورا

ضمیمهسایز
didar _81 - 34.pdf268.01 کیلو بایت

 محسن صیفی‌کار

 بنای آخرت

 انقلاب نشده بود؛ او بنا بود و من شاگردش. تا صدای اذان بلند می‌شد، دست می‌کشید. می‌گفت: «ولش کن کار رو! الان وقت نمازه»...